جانب عشق عزیز است....

جانب عشق عزیز است…
عشق درک می کند…
با عشق در اوج رسیدن است…
شب تاریک و بیم موج گردابی چنین حایل/کجا دانند حال ما سبک ساران ساحل ها

مهربان خدایم....

چقدر این متن زيباست ?

کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد…
ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم…
وقتی بر در خانه اش رسیدم
هر چه گشتم در بسته ای ندیدم!!
هر چه بود باز بود…
گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟؟؟؟
ندا آمد: این را گفتم که بیایی…
وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم!
کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک…

“مهربان خدایم دوستت دارم"..ُ

انتخاب ما نیست!!

ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﮐﻪ
ﺑﺎ ﭼﻪ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺍﯼ،
ﺩﺭ ﭼﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ
ﻭ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ.
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﺵ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﯾﺎ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﮑﻨﯿﻢ.
ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ، ﻣﻬﻨﺪﺱ یا ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ، ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ، ﺭﻓﺘﮕﺮ، ﻣﺴﺘﺨﺪﻡ ﻫﻢ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ.
ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺮﺗﺮ ﻧﺒﯿﻨﯿﻢ، ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ، ﻣﺎ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﮔﻞ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ، ﭘﺲ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺏ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺑﺪﻫﯿﻢ.

ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﯿﺮ،
ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﭼﺮﻭﮎ،
ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻤﯿﺪﻩ،
و ﻣﻮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻔﯿﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
ﺗﻨﻬﺎ ﻗﻠﺐ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ

? دکتر الهی قمشه‌‌ای

خواهان تشکر

? #حدیث_روز

حضرت امام على عليه السلام:

إنَّ مَكرَمَةً صَنَعتَها إلى أحَدٍ مِن النّاسِ ، إنّما أكرَمتَ بِها نَفسَكَ و زَيَّنتَ بِها عِرضَكَ، فَلا تَطلُب مِن غَيرِكَ شُكرَ ما صَنَعتَ إلى نَفسِكَ؛


اگر به كسى خوبى كردى در واقع با اين كار خود را گرامى داشته اى و به خودت آبرو داده اى، پس به سبب خوبى اى كه به خودت كرده اى از ديگران خواهان تشكر مباش .

تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ص382 و 383 .

خودت و خدایت

هر کاری کردیم پشت سرمون حرف زدن…
هر شکلی شدیم پشت سرمون حرف زدن…
خودمونی شدیم…! گفتن جلفه…؟
سر سنگین شدیم …! گفتن مغروره؟
تا خندیدیم…! گفتن سبکه؟
تا اخم کردیم…! گفتن خودشو میگیره؟
ساده شدیم …! گفتن احمقه؟
تحویل نگرفتیم…! گفتن خودشیفته س؟
خاکی شدیم…! گفتن داره آمار میده؟
وقتی حرف زدن و جوابشونو دادیم…!
گفتن دیدی حق با ماست لجش گرفته؟
وقتی حرف زدن و جوابشونو ندادیم…!
گفتن دیدی حق با ماست لال شده؟

هرجور شدیم این جماعت بیکار
یه چیزی گفتن…!؟
این مردم هیچ وقت
احترام گذاشتن به عقاید همو یاد نمیگیرن…
پس برای خودت زندگی کن
برای خدایت
آن طور که او می خواهد باش
رضایت به رضایش باشد
همین
این زندگی ست
زندگی برای دیگران عین مردگی ست…

حواسمان باشد

حواسمان
به چروک هایِ دور چشم
مادرانمان و لرزش دست های پدرانمان باشد
حواسمان به ترشدن های
گاه و بیگـاهِ چشم هایِ
کم سو و دلتنگیِ شان باشد
حواسمان باشد آن ها
خیلی زود پیــر می شوند
و خیلی زودتر از آنـچه
فکـرش را می کنیـم
از کنارمان می رونـد….
حواسمان باشد به دلگیـریِ
غروب هایِ تنهاییِ شان…
حواسمـان باشد که آن ها
تمامِ عمـر حواسشان به مـا،
به آرام قد کشیدنمان،
نیاز ها وناز هایمان بوده است….
آن ها یک روز آنقدر
پیـر میشوند که
حتی اسم هایمان را هم
فراموش می کنند….
حواسمان به گرانترین
و بی همتا ترین عشق هایِ زندگیمان به “بابا” به “مامان” ها خیلی باشـد
خیلی لطفـا….