موضوع: "چطوری آسمانی می شوند!؟"

پنجره ذهن

طبق گفته یک مشاوره خانواده،عروس خانمی از مادرشوهرش خسته میشود،نزد پزشکی می رود واز او می خواهد دارویی برای مادرشوهرش بدهد تا از پابیفتد،پزشک دارویی می نویسدومی گوید برای اینکه مادرشوهرت حتما قرص ها را بخورد و به تو شک نکند بااو به مهربانی رفتار کن وبا لطف داروها را به او بده.

عروس چنین می کندوپس از مدتی که محبتی بین او مادرشوهرش رد و بدل شده نزد دکتر رفته و می گوید از این کارم پشیمان شده ام نمی خواهم اتفاقی برایش بیفتد،دکتر نگاهی به می کند و می گوید این داروها هیچ تاثیر بدی نداشته!!!

این را گفتم که اگر با دید بهتری آدمیان را ببینی نه با ذهن بسته، فکر کنی همان خانم مادرت هست،ممکن است گاهی بحث هایی بین مادرو دختر نیز پیش آید،که مثل آن برای عروس و مادر شوهر،اما افرادمی گویند نام او مادر شوهر است،او هزار منظور پشت حرف هایش داردو..!!!!این سبب عداوت هایی می گردد.

در این مبحث این روایت بیان شد،برای خودمان نیز پیش می آید،گاهی از فردی بد می گوید که فلان است،مطمئنم بیشترین افراد در مواجه با او،فرد را به همان صفت می بیند!

چرا به خودمان اجازه انتخاب و دید جدید نمی دهیم،مگر خودمان قدرت تفکر و دیدن نداریم؟چرا از چشمان آنان باید ببینیم.

بیایید همیشه به افراد و خودمان فرصت تازه ای بدهیم و افراد را از پنجره ذهن خودمان ببینم.

#به قلم_هورمند#