قدم اول پاکی ذهن
سه شنبه 99/03/13
چشمي که دائم عيب‌هاي ديگران را ببيند
آن عيب را به ذهن منتقل ميکند
و ذهنی که دائما با عيب‌های ديگران درگير است
آرامش ندارد، درونش متلاطم و آشفته است
در عوض چشمی که ياد گرفته است
هميشه زيبايي‌ها را ببيند، اول از همه خودش آرامش پيدا می کند
چون چشم زيبابين عيب‌های ديگران را نمی بيند و دنياي درونش دنيای قشنگی‌هاست
گرت عیبجویی بود در سرشت
نبینی ز طاووس جز پای زشت
برای خودت باش!
سه شنبه 99/03/13
مَردُم ذاتا قاضی به دنیا میاد.
بدون اینکه خودت خبر داشته باشی، جلسه دادگاه برات تشکیل میده، روت قضاوت میکنه، حکم برات صادر میکنه و در نهایت محکوم میشی.
مَردُم قابلیت اینو داره که همه جا باشه، هرجا بری میتونی ببینیش، حتی تو خواب.
اما مَردُم همیشه از یه چیزی میترسه؛؛؛ از اینکه تو بهش بی توجهی کنی، محلش نذاری، حرفاش رو نشنوی و کاراش رو نبینی.
پس دستت رو بذار رو گوشت، چشمات رو ببند و بی توجه بهش از کنارش عبور کن و مشغول کار خودت شو و از فرصت های زندگيت لذت ببر.
از آنها شکایت نکنید میدوند چرا؟
چون پوشیدن کفش بسیار آسان تر از فرش کردن دنیاست.
طوباي محبت [عضو]
واقعا چرا ما اینطور هستیم هورمند جان؟
همیشه در مقام قضاوت دیگران می‌نشینیم و به خودمون که میرسه دوست داریم همه به ما توجه کنن و ما رو معصوم و بی‌گناه بدونن.
نکته جالبی رو بیان کردی
احسنت به شما
هورمند [عضو]
شاید این برخورد های اجتماع سبب این کار شده باشد.ان شاالله ما قدمی نو برداریم برای نسل بعدمان.
فکر کنم خودت هم در این پست اومدی مردُم قضاوت کردی
یادت نره همه مردم این شکلی نیستند
سعی کن جمع نبندی و حساب یه عده رو از عده دیگه جدا کنی
مهنــا [بازدید کننده]
پوشیدن کفش بسیار آسان تر از فرش کردن دنیاست
عالی بود
زهرا سادات [عضو]
خیلی عالی بود هورمند عزیز
کاش مردمم یه کمی یاد بگیرن که انقدر سرشون تو زندگی مردم نباشه
شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو]
عالی بوذ عالی
ناشنوا و در عین حال مصمم
چقدر انگیزشی بود این متن زیبا
و شکایت نکردن و خودسازی کردن …
عالی
توقع ممنوع
دوشنبه 99/03/12
توقع و انتظار از غیر سبب بروز مشکلات روحی برای فرد میشود.
او انتظار دارد در کارهای خانه فرزند وهمسرش به او کمک کند،او توقع دارد اعضای خانواده بعد صرف غذا از او تشکر کنند.
که اگر نشود!!!!
هزار و یک حس و حال و فکربه مراجعه می کنند که بیانشان لازم نیست،بیشتر افراد آن را درک کرده اند.
کار عملی :اما برای حل آن بدانید که توقع و انتظار از غیر ممنوع می باشد،تنها اوست که ما حق داریم انتظاری از او داشته باشیم.
همسر ،فرزند،خواهر وبرادرهمه و همه انسان های مستقلی از ما هستند که هر کدام حق انتخاب و زندگی دارند،نمی توانند که با ایده شما زندگی کنند.
مثال:من در فلان کار به او کمک کردم،او نیز باید کمک دهد،نه اینطور نیست،شما این علاقه به کمک را داشتید طرف مقابل چنین حسی ندارد،شاید هم مشکلی داشته، شما که قرار شد قضاوت را به صاحبش واگذار نمایید.
افراد کنار ما بوم نقاشی نیستند که هر طور ما بخواهیم به تصویر داریم.
کار عملی:توقع را از زندگیتان حذف نمایید.×
وظیفه و توقع تقریبا یکی هست در یک جایی
اگر وظیفه نباشه پس داشتن توقع هم درست نیست
قبول همسر یک انسان با اخلاق و ویژگی های خاص خودش و ..
اما انتظار داشتن از او واقعا به جاست
مثلا من در قبال وظایفی که در برابرش انجام میدم توقع و انتظار دارم اون هم به وظایفش عمل کنه
یا در مورد فرزند
و یا بالعکس
قبول که احترام مقوله ای جداست
با اون قسمت حرف تون که قرار نیست فرزند یا همسر با تراز و خط ما شکل بگیرند درسته اما نمیفهمم ربطش به توقع و انتظار چیه؟هورمند [عضو]
ارتباطش اینه که این خط و تراز ما همان توقع است.اما در مورد اینکه ما وظایف خود را نسبت به خانواده انجام می دهیم،آنها هم موظفند وظایفشان را نسبت به ما انجام دهند،چه کسی اینو تعیین میکنه،آیا در زندگی واقع جدای از اینکه وظیفه قانونی اعضای خانواده هست،واقعا همسر یا فرزند وظایفشان را انجام میدهند؟
آیا همه همسران وقتی خانم خانه منزل را تغییر دکوراسیون می دهدیا غذایی درست میکند،از او تشکر می کنند؟؟!!
آیا همه فرزندان اتاقهایشان را تمیز می کنند؟؟
عرض میکنم،توقع از غیر خدا ممنوع،چون هر کاری که انجام داده شود برای او باشد ولو کار ِخانه،تا ذهنمان آرام باشد،ناراحت از عدم تشکر،یا عدم مقابله به مثل نشویم.برعکس شما من معتقدم توقع و انتظار این چنینی به جاست
جایی توقع و انتظار بیجاست که در ظرف وجودی و توانایی شخص نگنجه
خودخدا هم به اندازه ای که در ما هست از ما توقع داره
یعنی پدر و مادر توقع نداشته باشند که فرزند احترام بگذاره و یا تشکر کنه؟طوباي محبت [عضو]
اتفاقا برعکس شما بنده هم با بانو هورمند موافقم.
اینکه فرزندان به والدین احسان کنند و احترام بگذارند امر خداست ولی نباید از طرف والدین به عنوان توقع و تکلیف فرزند در قبال خودشون انگاشته بشه این غلطه. نتیجه‌اش این میشه که وقتی انتظارات من برآورده نشد دچار ناراحتی و حسرت و تاسف میشم. اتفاقا بسیار برای خودم پیش اومدا که وقتی توقعی داشتم برآورده نشده و وقتی اصلا انتظار و توقعی از کسی و چیزی رو ندارم اون مسئله انجام میشه و این نشون میده که خداوند میخواد بنده‌اش رو رها کنه از هر توقع و انتظاری
باید دندون توقع و طمع از هر کسی رو کشید تا روح سبک و آماده پرواز باشه. توقع پابند روحه و اون رو مثل یک وزنه نگه میداره. تاکید میکنم دوست عزیزم که این به معنای این نیست که من به وظایف خودم عمل نکنم نه! به این معناست که طرف مقابل وظیفه‌ای برای من در قبال خودش تعریف نکنه و البته این یک مسئله اخلاقی هست و درجه داره.هورمند [عضو]
دقیقا همینه اگه ما توقع داشته باشیم و اجرا نشه کسی که ناراحت میشه و صدمه روحی می بینه ما هستیم،برای آرامش خودمون توقع رو حذفش کنیم.
هورمند [عضو]
بانو بحث وظیفه و توقع نباید باهم خلط شود.
احترام مبحثی ست که در قرآن آمده است،این بک چارت است،منظورم از توقع این است که شما هر خطی برای زندگی فرزند می کشید،همان اجرا شود،فرزندان چوب نیستند که بخواهیم از آن میز و صندلی باشکل دلخواه بسازیم،فرزند مانند نهال است زحمات را میکشیم در نهایت آنگونه که طبیعتش است به بار خواهد آمد.
در مورد همسر هم او یک انسان جدای ازماست،با فکر واندیشه مجزا نمی توانیم او را بشکنیم و از نو بسازیم،پس توقع ممنوع!شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو]
تمرین خیلی سختیه بی توقعی
و این نشون میده به زخمتش میاارزه چون ثمرات خوبی داره.ممنونمطوباي محبت [عضو]
گل گفتی دوست عزیزم
اگه توقع نباشه افسردگی و اضطراب هم نیست
توقع واقعا آفت اخلاقه.
نوع نگاه
یکشنبه 99/03/11
بیشترین مشکلات زندگی هر فرد،به خود او بر می گردد،به او و نوع نگاهش!
همین نوع نگاه و افکار ست که اگر بیمار شود،جسم راسالم نمی گذرد.
از روزمره اش که به زندگیش نگاه کنی،می بینی که همه اش توقع است.
شاید بعضا بگویند نه من توقع ندارم،من آدم کم توقعی هستم.صبر نمایید، جناب!
وقتی در زندگی به خواهرتان در مشکلی که برایش پیش آمده،کمک می کنی،اما او به دلایلی که مربوط به خودش است،یارییت نمیکند،چه احساسی دارید…
راجبش فکر نمایید،منتظرم این مبحث ادمه دارد….
نصف راه
شنبه 99/03/10
برای بهتر شدنمان، برای بیرون آمدن از باتلاق خصایص بد،در اول باید
نسبت به آن خصایص بد آگاهی پیدا کنیم
باید به درون خود مراجعه کنیم،بی منیت،بدون جانب داری و خودخواهی!
مثلااینطور که:بله من واقعا آدم حسودی هستم،اصلا از موفقیت فلانی ،خوشحال که هیچ،ناراحت هم شدم وگفتم ای کاش…
یا همیشه کار خوب دیگران را بد می بینم،می گویم،مطمئنم برای جلب توجه کرد،مطمئنم اینطور بود…
یک لحظه تامل،یک لحظه تفکر!
منظور از تفکر اندیشیدن است نه آن کارخانه ذهنی که قبلا عرض کردم،از افکاربد انحرافی بدور باش!
“درضمن لطفا اگه ناراحت نمیشی از جایگاه قضاوت که خاص خداوند هست لحظه ای،فقط لحظه ای پایین بیایید!”
باخودمان که تعارف نداریم،آیا کسی از حساسیت فصلی یا…شرمگین است؟
این هم یک بیماری ست،که ممکن است به هزار و یک دلیل در شما بوجود آمده باشد،اما اکنون..
این جای خوشنودی دارد که بدانی وبپذیری فلان مشکل را داری.دقت کردی؟ بپذیری!!!
پذیرش تقریبا نیمی از حل مشکل است.
گام بعدی….
ادامه دارد…
“دوستانی که تازه این متن رو می خوانند،لطفا در صورت تمایل وعلاقه به این مبحث از قسمت کارخانه ذهن شروع نمایند."
#به قلم-هورمند#
گاهی خود آدم هم واقف به مشکل نیست
این استاد هست که به آدم میگه ریشه مشکل کجاست
اما با اون قسمت حرف تون موافقم که باید بپذیری
پذیرش قدم مهمی در درمان هستشیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو]
بسیار عالی عزیزم
واقعا من یکی که خییلی به این غور و سیر در باطن نیاز دارم واقعا خیلی خیلی مهمه که آدم اول تشخیص بده چشه…
خوشحالم که دوستای خوبی مثل تو دارم با این مطالب عالی و مفیدAlma [عضو]
عالی
اما دغدغه اصلی اینه که یک فرد چجوری بفهمه بیماره،متاسفانه انسان به دلیل های واهی خودشو مبرا میکنه درصورتیکه تنها بی عیب خداست.
متشکر از متن زیباتهورمند [عضو]
عزیزم عرض کردم با رجوع به وجدان و دوری از منیت،هر کس متوجه میشود.
سپاس از حضور گرمتمهنا [بازدید کننده]
دو نکته مهم داشت
یک: قضاوت خاص خداست پس باید ایست بدیم به خودمون
دو:پذیرش تقریبا نیمی از حل مشکل استهورمند [عضو]
بله دقیقا عزیزم،ولی بعد ازپی بردن به مشکل و پذیرشش،وگرنه استاد به تنهایی جواب گو نیست،راهکار استاد زمانی پاسخ گو خواهد بود که مراحل اولیه انجام شود.
سپاس از حضور گرمت،
نرجس خاتون(س) شاهین شهر [عضو]
سلام ممنون از مطالب جذاب وبلاگتون انشاالله موفق باشید.
1399/03/15 @ 06:24:24 ق.ظ
شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو]
واقعا کسی که چشم زیبا بین نداشته باشه حتی زیبایی طاووس هم به چشمش نممیاد…نگاه زیبا بین داشتن سبب میشه زیبایی ها بیشتر در زندگیمون جاری و ساری شه
1399/03/15 @ 08:21:26 ق.ظ
هورمند [عضو]
بله،جامعه گاها به این سمت می رود،سعی ما این باشد که در قدم اول،خودمان خودمان،جز ش نباشیم،بعد شاید ساخته شود دگران.اشتباه ما انسانها این است که همیشه برای ساخت دنیا از دیگران شروع میکنیم.
1399/03/15 @ 12:39:19 ق.ظ
مهنــا [بازدید کننده]
شعر انتهایی مکمل بود
گرت عیبجویی بود در سرشت
نبینی زطاووس جز پای زشت
عالی بود
1399/03/14 @ 03:33:45 ب.ظ
طوباي محبت [عضو]
عالی بود
چشم زیبابین داشته باشیم تا آسوده باشیم
ممنون هورمند عزیز
1399/03/14 @ 03:40:28 ب.ظ
هورمند [عضو]
بله روی چشم خطی ازسرمه پرهیز ازنبایدها میکشیم تا آرامش نصیب روحمان گردد.
1399/03/13 @ 10:15:14 ب.ظ
Alma [عضو]
رها کنیم دیگران را تا به آسایش برسیم.
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا
1399/03/13 @ 10:26:20 ب.ظ
هورمند [عضو]
چه شعر زیبایی