هورمند

همه عالَم،همه عالِم، زهر جایی
نبوَد در پیش تو به یکسانی
هر ولیی کامد و رفت به طریقی
دانست که دارد در این عالم منتقمی
او که دست میگیرد و راه می نماید ز دوستی
فطرتش نبوَد خونخواهی، بر همه هست ولی

فاتح دژها، صاحب دل ها چو علی
بین ملت شهره گردد چو محمد به امینی
مهدیا، مهد علم جهانی تنها تو باشی
یاور و غم خوار همه، تنها تو باشی
مهدیا، بر همه عالم، تنهاتو،فرمانروایی
آخرین نور امید و والاترین نور جهانی
کی شود تابد و هورمند بکند طلوعی
هورمند منتظرت می ماند،در پس پرده تنهایی
#هورمند#
شعری از خودم،لطفا بدون نام نشر داده نشود.